سال پرحادثه و درس های آنسال 1403 از حیث تنوع و شدت و تکثر تحولات و اتفاقات عجیب و غریب واقعا کم نظیر است. شبیه کارگردانی که در میانه ساخت سریال یک باره حوصله اش سر می رود و تصمیم می گیرد کلی از نقاط عطف و اتفاقات مهم سریالش را در یک قسمت نشان بدهد و مخاطب را خیلی منتظر نگاه ندارد. - سال 1403 از حیث تنوع و شدت و تکثر تحولات و اتفاقات عجیب و غریب واقعا کم نظیر است. شبیه کارگردانی که در میانه ساخت سریال یک باره حوصله اش سر می رود و تصمیم می گیرد کلی از نقاط عطف و اتفاقات مهم سریالش را در یک قسمت نشان بدهد و مخاطب را خیلی منتظر نگاه ندارد. به گزارش ایسنا، محمد ذاکری در یادداشتی در اعتماد نوشت: سال 1403 دارد نفس های آخر را می کشد و چیزی نمانده جای خود را به سال جدید بدهد. سال جدید همچون شاخه نو منتظر افتادن شاخه پیر و مرده است تا جوانه بزند و بردمد. مولانا این تغییر و تازه شدن را اثر و برکت عشق می داند: عشق چو بگشاد رخت، سبز شود هر درخت/ شاخ جوان بردمد هرنفس از شاخ پیر. در همین غزل از این هم فراتر می رود و می گوید هرچه از عمر بی عشق گذشته ارزشی ندارد که در شمار آید: عمر که بی عشق رفت هیچ حسابش نگیر/ آب حیات است عشق، در دل و جانش پذیر. حالا این هم معیاری است که بتوان بر اساس آن حساب سال گذشته و سال های پیش از آن را کرد تا ببینیم حسابمان با خود چندچند است. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |