قرآنی که در میان اسرا دست به دست می شدیک روز، یکی از نگهبانان عراقی که اسمش «عوض» بود، مخفیانه یک قرآن به من داد و گفت: «پنهانش کن که کسی نبیند. » این نگهبان، برخلاف بسیاری از دیگر بعثی ها، - یک روز، یکی از نگهبانان عراقی که اسمش عوض بود، مخفیانه یک قرآن به من داد و گفت: پنهانش کن که کسی نبیند. این نگهبان، برخلاف بسیاری از دیگر بعثی ها، کمتر برخورد می کرد و شاید در دلش ذره ای انسانیت باقی مانده بود. به گزارش ایسنا، سید هادی غنی، از آزادگان اردوگاه تکریت 11، با بیان گوشه ای از این روزهای دشوار، از فشارها، شکنجه ها و ایستادگی آزادگان در برابر بعثی های عراق می گوید: در جریان عملیات کربلای 5 اسیر شدم. در اردوگاه تکریت 11 تعداد 14 آسایشگاه وجود داشت و هر آسایشگاه فقط یک قرآن داشت که به صورت دوره ای بین بچه ها دست به دست می شد. کسی جرأت نداشت قرآن را آشکارا بخواند. یک روز، یکی از نگهبانان عراقی که اسمش عوض بود، مخفیانه یک قرآن به من داد و گفت: پنهانش کن که کسی نبیند. این نگهبان، برخلاف بسیاری از دیگر بعثی ها، کمتر برخورد می کرد و شاید در دلش ذره ای انسانیت باقی مانده بود. در اردوگاه، عراقی ها به حدی سخت گیری می کردند که اگر کسی را نیمه شب در حال وضو گرفتن می دیدند، وحشیانه شکنجه می کردند. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |