هر بار یک فاجعه، هر بار یک وعده نظارت!مردم نباید این فاجعه را فراموش کنند؛ اگر امروز اقدام نکنیم، فردا نام مدرسه، تیم ورزشی یا اتوبوسی دیگر در تیتر خبرها خواهد بود. - کرونا از دست داده و به مادرش قول داده بود در کنکور با رتبه بالایی قبول شود تا روح مادرش را شاد کند، اما افسوس که خودش هم به مادرش پیوست. صدای کلمات بررسی و نظارت همیشه دیر بلند می شود! روزی روزگاری، زمانی که هنوز پدر و مادرها برای فرستادن بچه ها به اردوهای مدرسه ای دل نگران نبودند، سفرهایی پر از شور و شوق و بی دغدغه برای نوجوانان برگزار می شد. وقتی صحبت از سفر به گوش بچه ها می خورد، یعنی لحظات به یاد ماندنی و شاد. اما این روزها، وقتی حرف از اردوهای مدرسه ای می شود، نگرانی های جدید به دل آدمی راه پیدا می کند که از ذهن ها بیرون نمی رود. چرا؟ چون یک حادثه مثل حادثه کرمان به راحتی می تواند یادآوری کند که هیچ چیز آنطور که باید و شاید ایمن نیست. 18 بهمن 1403، یک روز معمولی در کرمان، برای بچه های دبیرستانی که از اردوی تفریحی شهداد برگشته بودند، تبدیل به کابوس شد. اتوبوسی که باید وسیله ای امن برای برگشت به خانه باشد، تبدیل به گورستانی موقت برای خانواده های این دانش آموزان شد. اتوبوسی که قرار بود در خیابان های کرمان با آرامش مسیر را سپری کند ترمز برید و چپ کردو 6 نفر کشته شدند. برچسب ها: مدرسه - به یاد ماندنی - بچه ها - پدر و مادرها - حادثه کرمان - نظارت - فاجعه |
آخرین اخبار سرویس: |