مطالب مرتبط:
اسیر آزادشده فلسطینی: مرگ راحت تر از دردهایم بود
تلویزیون کلیپ خاطره انگیز جشنواره فجر را نمایش نداد!
مادر اسیر صهیونیست: رفتار غیرمسئولانه نتانیاهو باعث اختلال در توافق شده است
تلویزیون کلیپ خاطره انگیز جشنواره فجر را نمایش نداد/ ویدئو
صنف لوازم خانگی اسیر سراهای لوازم خانگی و حالا، قیمت ارز/ خروج سرمایه بنکداران از بازار لوازم خانگی به سمت بازارهای دیگر
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
سه شنبه، 23 بهمن 1403 ساعت 10:102025-02-11سياسي

یک فرمانده، یک خاطره/ وقتی اسیر عراقی را دیدم


به محمود اخلاقی گفتم با او چه کنم؟ گفت، به من مربوط نیست.

دلمان نیامد او را بکشیم اگرچه دست و پاگیر شد؛ اما تا صبح همراه گروهان بود و سپس به عقب انتقالش دادیم.

- به محمود اخلاقی گفتم با او چه کنم؟ گفت، به من مربوط نیست.

دلمان نیامد او را بکشیم اگرچه دست و پاگیر شد؛ اما تا صبح همراه گروهان بود و سپس به عقب انتقالش دادیم.

به گزارش ایسنا، در شب سوم عملیات والفجر8 (22 بهمن) مأموریت اصلی در این محور (کارخانه نمک فاو و سایت موشکی) بر عهده گردان های ولی عصر (عج) از لشکر 17 علی بن ابیطالب (ع) و انصار از لشکر 27 بود و هرکدام می بایست سه گروهان خود را برای تصرف مقر لشکر 26 عراق در کارخانه نمک و سایت موشکی وارد عمل می کردند.

همچنین مقرر شد گردان حضرت معصومه (س) به عنوان نیروی احتیاط پشت سرگردان ولی عصر (ع) از کنار خاکریز هلالی پایگاه موشکی در حاشیه جاده ام القصر حرکت کند.

احمد زنجانی فرمانده گروهان 1 از گردان ولی عصر(عج) می گوید: چند ساعت به عملیات در جلسه ای نسبت به مأموریت امشب توجیه شدیم.

فرمانده گردان با دوربین یک عکس صدام را که روی دیوار کشیده بودند از دور به ما نشان داد و گفت هدف آنجاست.

هنگام حرکت، ناصری به مسئول ادوات گردان گفت شما بمانید.


برچسب ها: موشکی - گردان - کارخانه - ولی عصر - اخلاقی - لشکر - پایگاه موشکی
آخرین اخبار سرویس:

یک فرمانده، یک خاطره/ وقتی اسیر عراقی را دیدم

یک فرمانده، یک خاطره/ وقتی اسیر عراقی را دیدم