مطالب مرتبط:
امروز با سعدی: به چه دیر ماندی ای صبح که جان من برآمد
مولودی حضرت رقیه (س) به همراه متن و فایل صوتی
اینجا زندگی پس از 15 ماه دوباره جان گرفت +تصاویر
نجات جان 11 مادر باردار از برف و کولاک در 3 روز گذشته
جان تهران در خطر/ پلاسکویی دیگر در راه است؟
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
دوشنبه، 22 بهمن 1403 ساعت 08:502025-02-10حوادث

امروز با سعدی: به چه دیر ماندی ای صبح که جان من برآمد (+فایل صوتی)


چه خیال ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی به چه دیر ماندی ای صبح که جان من برآمدبزه کردی و نکردند مؤذنان ثوابی نفس خروس بگرفت که نوبتی بخواندهمه بلبلان بمردند و نماند جز غرابی نفحات صبح دانی ز چه روی دوست دارمکه به روی دوست ماند که برافکند نقابی سرم از خدای خواهد که به پایش اندر افتدکه در آب مرده بهتر که در آرزوی آبی دل من نه مرد آنست که با غمش برآیدمگسی کجا تواند که بیفکند عقابی نه چنان گناهکارم که به دشمنم سپاریتو به دست خویش فرمای اگرم کنی عذابی دل همچو سنگت ای دوست به آب چشم سعدیعجب است اگر نگردد که بگردد آسیابی برو ای گدای مسکین و دری دگر طلب کن


برچسب ها: دوست - مسکین - غرابی - گدای - اندر - پایش
آخرین اخبار سرویس:

امروز با سعدی: به چه دیر ماندی ای صبح که جان من برآمد (+فایل صوتی)

امروز با سعدی: به چه دیر ماندی ای صبح که جان من برآمد (+فایل صوتی)