راز قتل یک دانشجو در کوی دانشگاهمرگ یزدگرد را به خاطر دارید؟ فیلمی از بهرام بیضایی؛ آنجا که آسیابان در پاسخ به پرسش ها و بازجویی ها درباره چرایی کشتن شاه، می گوید: شاه پیش از آنکه پا به این خانه بگذارد، مرده بود! قتل دانشجوی دانشگاه تهران، یک حادثه تلخ و در عین حال، یکی از زنجیره ای از حوادث ناگوار است که در گوشه و کنار کشور به وقوع می پیوندد که نشانه های خوبی نیستند. این نوشته هم صرفا از جنبه اجتماعی و فارغ از همه حرف ها و یافته هایی است که احتمالا در آینده درباره آن مطرح خواهد شد. قتل یک دانشجو به دست افرادی که خود جزء همین جامعه اند و شاید تا دیروز در کنار ما زندگی می کردند، واقعیتی تلخ را به تصویر می کشد؛ مرگ دانشجو، اقدام جنایتکارانه سارقان و واکنش های اجتماعی، همه و همه معلول عواملی هستند که برخی شناخته شده و برخی دیگر ناشناخته اند. هم مرگ دانشجو و هم اقدام جنایتکارانه سارقان، و هم اعتراضات و واکنش ها، همه و همه معلول هستند و ریشه در علت هایی دارند که عمدتاً شناخته شده و گاه ناشناخته اند. کشتن یک نفر، فقط کشتن همان یگ یک نفر نیست. بلکه همواره معتقد بوده ام، در هر طنابی، نه یک فرد، که جوخه ای بر دار می میرد. گذشته از دلمردگی عزیزان و نزدیکان آن فرد، هر واقعه ای ناگوار، مخصوصاً در این سطح، مرگ آرزوها، مرگ امیدها، و سیطره امپراطوری ناامیدی بر جامعه است. برچسب ها: دانشجو - دانشگاه - اجتماعی - سارقان - کوی دانشگاه - اقدام - واکنش |
آخرین اخبار سرویس: |