تجاوز شوهرعمه به دختر 10 ساله یتیمدر همین شرایط تا کلاس سوم راهنمایی درس خواندم، اما دنیای سیاه من از روزی آغاز شد که شوهرعمه ام به من نزدیک شد. از ترس زبانم بند آمده بود و در برابر تهدیدهایش سکوت کردم چراکه مدعی بود اگر به خواسته اش تن ندهم، - در همین شرایط تا کلاس سوم راهنمایی درس خواندم، اما دنیای سیاه من از روزی آغاز شد که شوهرعمه ام به من نزدیک شد. از ترس زبانم بند آمده بود و در برابر تهدیدهایش سکوت کردم چراکه مدعی بود اگر به خواسته اش تن ندهم، باید شب های سرد زمستان را آواره کوچه و خیابان شوم. زن جوانی که دستگیر و به مرکز پلیس هدایت شده بود، از رازی پرده برداشت که ریشه بدبختی هاش در آینده شد. به گزارش خراسان، زن 19ساله که به سختی سخن می گفت، با بیان اینکه مادربزرگم در خانه سالمندان به سر می برد، درباره سرگذشت تلخ خود به کارشناس اجتماعی کلانتری رسالت مشهد گفت: هنوز از بازی ها و جست و خیزهای کودکانه لذت می بردم که ناگهان در دهمین بهار زندگیم حادثه وحشتناکی رخ داد و پدر و مادرم در یک سانحه رانندگی جان باختند. دختری بی کس و بی پناه بودم که راهی منزل عمه ام شدم. عمه ام که از همان دوران نوزادی مرا خیلی دوست داشت، تلاش می کرد جای خالی مادرم را پر کند، اما چندان موفق نبود. برچسب ها: راهنمایی - خانه سالمندان - نزدیک - شرایط - برابر - روزی - سکوت |
آخرین اخبار سرویس: |