مطالب مرتبط:
روایت های یک فرمانده صادق
روایت مهماندار بازمانده از سقوط هواپیمای جمهوری آذربایجان
ببینید | روایت مرحوم پروانه معصومی از علت انتخاب نقش «بانو تی» در یوسف پیامبر
جنگ روایت ها؛ عادل فردوسی پور و میثاقی، پرسپولیسی ها را دو قطبی کردند
روایت مرحوم پروانه معصومی از علت انتخاب نقش «بانو تی» در یوسف پیامبر
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
شنبه، 8 دی 1403 ساعت 08:552024-12-28سياسي

روایت های یک فرمانده صادق


به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، کتاب «از چیزی نمی ترسیدم» در دو بخش نوشتار و دست نوشته به چاپ رسیده است.

متن زیر خلاصه ای از این کتاب است.

- کتاب از چیزی نمی ترسیدم شامل دست نوشته های شخصی شهید سلیمانی از دوران کودکی و زندگی در روستای قنات ملک کرمان تا میانه مبارزات انقلابی در سال 57 است.

به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، کتاب از چیزی نمی ترسیدم در دو بخش نوشتار و دست نوشته به چاپ رسیده است.

متن زیر خلاصه ای از این کتاب است.

به قول خواهرم هاجر، جد ما، میرقربان چهار پسر به نام های ولی، محمد، حسین و ابراهیم داشت و یک دختر که او را به شخصی به نام علیداد می دهد.

این چهار پسر، هریک، طایفه ای را به مرور شکل می دهند که در درون هر طایفه ای، تیره ای از پسر های آنان شکل می گیرد؛ آنان از نِی ریزِ فارس به سرچشمه های هَلیل رود می آیند.

این رود از سرچشمه های ارتفاعات بالای 3500 تا قریب 4000 متری شروع می شود و طی مسافت بیش از 300 کیلومتر، به دریاچه ی جازموریان در انتهای استان کرمان و ابتدای مرز بلوچستان می ریخت.

پس از سکونت، تمام زمین های اطراف این رودخانه را از ابتدا تا شعاع 15 تا 20 کیلومتر تصرف می کنند.

پدرم از طایفه ی ابراهیمی و مادرش از طایفه ی لُری است.


برچسب ها: از چیزی نمی ترسیدم - کتاب از چیزی نمی ترسیدم - دست نوشته - کتاب - خبرگزاری - نوشته - فرهنگی
آخرین اخبار سرویس:

روایت های یک فرمانده صادق

روایت های یک فرمانده صادق