باران گرفته استحاج قاسم عزیز! نوشتن برای تو که خوش نداشتی برایت بنویسند، سخت است. نوشتن برای ققنوسی که از خاکستر شدن باک نداشت سخت است، خاصه که نویسنده اش غریب وار در پیله تن دست و پا بزند. - حاج قاسم عزیز! نوشتن برای تو که خوش نداشتی برایت بنویسند، سخت است. نوشتن برای ققنوسی که از خاکستر شدن باک نداشت سخت است، خاصه که نویسنده اش غریب وار در پیله تن دست و پا بزند. به گزارش ایسنا، جماران در یادداشتی به قلم احمد یوسف زاده نوشت: شراب نور که به رگ های شب دوید و اذان صبح را گفتند، سراپرده محل تدفین بالا رفته بود و از آن گردوی ثمری دره قنات ملک بر روی زمین اثری نبود. ستاره ای پر نور هنوز داشت در آسمان می درخشید. حاج قاسم عزیز! نوشتن برای تو که خوش نداشتی برایت بنویسند، سخت است. نوشتن برای ققنوسی که از خاکستر شدن باک نداشت سخت است، خاصه که نویسنده اش غریب وار در پیله تن دست و پا بزند. چهل سال چله نشینی کردی تا نیمه شبی در شطی از مهتاب غسل شهادت کنی و به زندگی جاودانه برسی، که رسیدی. اکنون از تو چه می توان نوشت که به مراد پیوسته و بر سفره خود خدا روزی می خوری؟ من فقط می توانم نوحه سرای دل افسرده خود باشم که حتی به پایین ترین صخره از آن ستیغ سر در آسمان نتوانست دست بکشد. برچسب ها: نوشتن - حاج قاسم - نویسنده - دست و پا - خاکستر - احمد یوسف زاده - غریب |
آخرین اخبار سرویس: |