سرمای خیابان، گرمای انسانیت، روایتی از تلاش گرم خانه هاگرم خانه ها آخرین امید برای معتادان متجاهر و کارتن خواب هایی هستند که سرمای روزگار گرمای زندگی را از یاد آنها برده است. - ایسنا/زنجان گرم خانه ها آخرین امید برای معتادان متجاهر و کارتن خواب هایی هستند که سرمای روزگار گرمای زندگی را از یاد آنها برده است. شب سرد پاییزی است. هوا از سوز سرما لبریز شده و باد مانند تیغه ای تیز به چهره ها خش می اندازد. در گوشه ای از شهر، زیر نور کم سوی چراغ خیابان، مردی تنها و خسته روی تکه مقوایی کز کرده است. نامش را می پرسم. خود را خسرو معرفی می کند؛ اما مدتی است که در میان رهگذران به او کارتن خواب می گویند. اعتیاد وی را از خانواده و کار جدا کرد و روزها است که جایی به جز خیابان برای خوابیدن ندارد. عکس تزیینی است در جست وجوی گرما؛ سرگذشت رضا و نوری که در دل تاریکی پیدا شد خسرو هر شب، در تلاش است تا جایی برای پناه گرفتن پیدا کند، جایی که کمی گرم تر از خیابان باشد. او به پارک، ایستگاه های اتوبوس و هر گوشه ای از شهر پناه می برد. شب ها که تاریکی بر شهر چیره شده و سرما استخوان سوز می شود، دردی عمیق تر از سرما، تنهایی و ناامیدی را در دلش جای می برد. تنهایی رضا فقط در جسم او نمایان نیست بلکه روحش نیز شب های سرد تنهایی را برای خود دکلمه می کند. برچسب ها: کارتن خواب - معتادان متجاهر - خانه ها - خیابان - خواب - سرما - معتادان |
آخرین اخبار سرویس: |