مطالب مرتبط:
زواری: خدا را شاکرم دست خالی برنگشتیم
واکنش عیسی مرادی: شانس آوردم، خدا رحم کرد!
حسینی: خدا را شکر که این بازی VAR داشت
الهامی بهت زده در نشست خبری: خدا را خوش نمیاد!
اگر من را می زنید اشکالی ندارد، اما این بنده خدا چند صد میلیارد هزینه کرده و خدا را خوش نمی آید!
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
شنبه، 24 آذر 1403 ساعت 08:302024-12-14بين الملل

اسارت نردبانی بود که تا خدا می رفت


«نیروهای بعثی اعتراف می کردند که ما اسیر شما هستیم، شما اسیر ما نیستید.

هرچه شما را کتک می زنیم شما از اعتقاد و باور خود دست برنمی دارید.

» - ایسنا/اصفهان نیروهای بعثی اعتراف می کردند که ما اسیر شما هستیم، شما اسیر ما نیستید.

هرچه شما را کتک می زنیم شما از اعتقاد و باور خود دست برنمی دارید.

این را علیرضا بصیری جزی، نویسنده کتاب تاب می گوید که وقتی 14 ساله بود و به جبهه اعزام شد و سال 64 در پی حمله رژیم بعثی عراق و بازپس گیری آن ضمن مجروحیت از چندناحیه، به اسارت درآمد.

این نویسنده در گفت وگو با ایسنا و با بیان اینکه فرهنگ ایثار و شهادت باید منتشر شود چراکه در بسیاری از شرایط و تنگناها می تواند الگوی مردم باشد، گفت: عموم مردم باید در جریان حوادث پیش آمده در دوران دفاع مقدس قرار گرفته و بدانند که جوانان این مرز و بوم در چه شرایط سخت و طاقت فرسایی مقابل ظلم ایستادگی کردند تا از خاک و ناموس و دین خود دفاع کنند.

حضور آنها پیر و جوان و زن و مرد نمی شناخت و چیزی که باعث پیروزی و غلبه بر بعثی ها شد وحدت و انسجام موجود در بین آحاد جامعه بود.

او ادامه داد: گوشه گوشه ایران متعلق به همه ایرانیان است و لذا در هر شهر و روستایی در سراسر کشور تابلوی شهدا دیده می شود و ما با انبوهی از قبور مطهر شهدا مواجه شده و یا جانبازان و آزادگانی را می بینیم که سلام


برچسب ها: فرهنگ ایثار و شهادت - اسیر - دوران دفاع مقدس - نویسنده - ایثار و شهادت - اعتراف - اعتقاد
آخرین اخبار سرویس:

اسارت نردبانی بود که تا خدا می رفت

اسارت نردبانی بود که تا خدا می رفت