مطالب مرتبط:
روزی که جگر مجید سوخت
عکس امروز | تصویری از مرتضی حسینی بازیگر نقش معلم قصه های مجید بعد 34 سال
فیلم پخت جگر و چپلی کباب در خیابان های کابل
هورتسلر: دوست دارم روزی هدایت بایرن مونیخ را بر عهده بگیرم
لایحه بودجه 1404 از چه روزی در مجلس شروع می شود؟
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
چهارشنبه، 7 آذر 1403 ساعت 12:252024-11-27حوادث

روزی که جگر «مجید» سوخت! +عکس


به گزارش تابناک به نقل از مشرق، عصر روز 16 شهریور سال 40 بود.

گرمای تابستان هنوز جان داشت.

محترم، قنداق نوزاد تازه متولد شده را گذاشت وسط اتاق.

بچه یک روز توی تب می سوخت.

محترم بِسْمِ ا.

النُّورِ را خواند.

چاقوی دسته عاجی را باز کرد.

دور قنداق بچه با چاقو خط کشید.

قنبرعلی در چوبی اتاق را باز کرد: خمیر آماده کردی؟ محترم تکه خمیر نان را شکل تن آدم درآورد؛ دور سر مجید چرخاند.

خمیر را داد دست قنبرعلی: بنداز تو آتیش بلکه تب بچه بیاد پایین.

گونه های مجید یک روزه توی تب قرمز شده بود.

چشمانش باز نمی شد.

محترم شیر دوشید.

ریخت تو حلق بچه.

دست و پای بچه یک روزه را پاشویه داد.

قنبرعلی تمام خیابان فردوسی نجف آباد را رکاب زد تا به مسجد شاه برسد.

رفته بود به شیخ ایزدی، گفته بود: سر نماز حمد سلامتی بخوان.

غروب دیگر نشسته بود وسط حیاط خانه کاهگلی قنبرعلی.

بچه لحظه ای نفس راحت کشید.

محترم نفسش را با صدا بیرون داد.

دست و پای بچه خنک شده بود.

هنوز چشم چپش قی داشت.

محترم دستمال را برداشت و صورت مجید را پاک کرد.

پسر نجف آبادیجنگ آدم را فقط در مرز نمی خواهد؛ ایرانی باشی، وسط محله فردوسی نجف آباد باز مسأله تو مرز است.

دسته دسته مردم جنگ زده که از خوزستان وارد نجف آباد شدند؛ چادر های اسکان که در گوشه کنار شهر راه افتاد؛ مجید کبیرزاده شبانه راهی اهواز شد.


برچسب ها: قنبرعلی - خیابان فردوسی - خمیر - مجید - خانه کاهگلی - حیاط خانه - روزه
آخرین اخبار سرویس:

روزی که جگر «مجید» سوخت! +عکس

روزی که جگر «مجید» سوخت! +عکس