ماجرای تیرباری که به دست یک بسیجی رسیداحمد چوپانی؛ تیربارچی دسته 1 بود. به او خیلی حسادت می کردم! چوپانی با آن قدکوتاهش، همیشه از خودش تعریف می کرد که در فلان عملیات چه کرده است. - احمد چوپانی؛ تیربارچی دسته 1 بود. به او خیلی حسادت می کردم! چوپانی با آن قدکوتاهش، همیشه از خودش تعریف می کرد که در فلان عملیات چه کرده است. تا اینکه قرار شد به راهپیمایی برویم. سلیمی به من قول داده بود که اگر چوپانی در راهپیمایی کم بیاورد، تیربار او را به من بدهد. به گزارش ایسنا، در طول هشت سال دفاع مقدس، یکی از اقشاری که با حضور داوطلبانه خود در جنگ، شورونشاطی وصف ناپذیر؛ توأم با معنویت، جذابیت، شجاعت و ایثارگری را به میدان های نبرد داده بود، طیف بسیجیانی بودند که غالباً به دلیل جوانی و سن و سال کمتر، برجسته تر از سایر اقشار در صحنه های مختلف جنگ و دفاع مقدس نقش آفرینی می کردند. سعید تاجیک یکی از رزمندگان و بسیجیان لشکر 27 محمد رسول الله (ص) است. او با بیان خاطرات خود می گوید: چند روزی از سازمان دهی نیروهای بسیجی در گروهان های گردان مالک گذشت. مکرر به غنیمت نعمت زاده؛ معاون گروهان سیدالشهدا (ع) می گفتم: تو را به خدا من را از تدارکات بیرون بیاور! من رسته ام تیربارچی است، نمی توانم تدارکاتچی باشم. برچسب ها: راهپیمایی - دفاع مقدس - بسیجی - بسیجیان - محمد رسول الله - عملیات - یکی از |
آخرین اخبار سرویس: |