روشن دلی کجاست به جان گفت و گو کنمگفتگو آدم را آموخت که می توان بی دریدن و گرد کردن با حاصل اندیشه هم زر گرد کرد و هم بر صدر نشست و از فراموشی و خاموشی در امان ماند که رستم ساز اهرمن سوز طوسی سرود نمیرم از این پس که من زنده ام که تخم سخن را پراکنده ام. - گفتگو آدم را آموخت که می توان بی دریدن و گرد کردن با حاصل اندیشه هم زر گرد کرد و هم بر صدر نشست و از فراموشی و خاموشی در امان ماند که رستم ساز اهرمن سوز طوسی سرود نمیرم از این پس که من زنده ام که تخم سخن را پراکنده ام. عصر ایران ؛ احسان اقبال سعید _ تا نام گفت وگو در میان می آید جماعتی چونان اسپند در آتش دان به آسمان خشم و خست سرکی کشیده، دژم و دشنام در دهان می گویند باز فصل سخنان بیهوده و آزمودن آزموده هاست؟ و مگر سخن، سیلاب و سرب است تا حدوثش جان بستاند و خانمان بر لای و لجن دهد که چنین نانجیب وغم فزا بر جان کسانی چنگال می کشد؟ انسان با توان اندیشیدن به سرسرای سخن رسید و تا بام کلمه و معنا به کرشمه پیمود تا گرگ و گیاه نباشد و تجسم وجود صاحب منزلت و نیز یگانه و دردانه باور متألهانه در زمین باشد. توان اندیشیدن و معنا ساختن انسان را نجات داد تا خطر را با کلمه زودتر از اشاره از حنجره صادر کند و رؤیا ببافد. خداوند بر نبی(ص) در دمان قدسی فرود آورد اقرأ. برچسب ها: گرد کرد - فراموشی - اندیشه - توان - خاموشی - گفتگو - سرود |
آخرین اخبار سرویس: |