مطالب مرتبط:
5 رمان فانتزی محبوب با الهام از تاریخ | از «بازی تاج و تخت» تا « ارباب حلقه ها»
سرانه تخت های بیمارستانی لرستان کمتر از میانگین کشوری است
اشاره مرموز آر.آر. مارتین به احتمال بازگشت آریا استارک به «بازی تاج و تخت»
نمایی از زندگی لاکچری گلزار به روایت تصویر
تصاویر) زندگی خصوصی، عکس های شخصی و بیوگرافی رضا ایرانمنش
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
شنبه، 26 آبان 1403 ساعت 09:302024-11-16حوادث

یک تخت؛ سهمی از زندگی


همین که وارد این سرزمین می شوی و نگاهت که به فضای کهنسال آن می دود، یک باره خوره به جان پاهایت می افتد و زورت را یکجا می بلعد.

رد نگاه های غم زده ای به دور پاهایت گره می خورد و رمق راه رفتن را از تو می گیرد.

- همین که وارد این سرزمین می شوی و نگاهت که به فضای کهنسال آن می دود، یک باره خوره به جان پاهایت می افتد و زورت را یکجا می بلعد.

رد نگاه های غم زده ای به دور پاهایت گره می خورد و رمق راه رفتن را از تو می گیرد.

اینجا پر از درجه دارانی است که دست روزگار نشان هایشان را از روی شانه ها کنده و سردوشی غم آویخته است.

به گزارش ایسنا،شرق نوشت: همین که وارد این سرزمین می شوی و نگاهت که به فضای کهنسال آن می دود، یک باره خوره به جان پاهایت می افتد و زورت را یکجا می بلعد.

رد نگاه های غم زده ای به دور پاهایت گره می خورد و رمق راه رفتن را از تو می گیرد.

اینجا پر از درجه دارانی است که دست روزگار نشان هایشان را از روی شانه ها کنده و سردوشی غم آویخته است.

همین که چشم شان به تو می افتد، هیجان، بدن شان را به لرزه می اندازد و واژه ای مشترک بر زبان هایشان جاری می شود: خبر داری بچه هایم کی می آیند.

؟ حسرتی که بر بیان سالخورده شان افتاده، تلخ است.

انگار تو آخرین مطلع از پسر یا دخترشان هستی.


برچسب ها: راه رفتن - کهنسال - سرزمین - به جان - دارانی - نشان - کنده
آخرین اخبار سرویس:

یک تخت؛ سهمی از زندگی

یک تخت؛ سهمی از زندگی