بیماری خطرناکی که در ایران درباره اش مخفی کاری می شودبه گزارش تابناک به نقل از روزنامه شرق، حتی یک لحظه نمی توانم بدون سیه چشم زندگی کنم. من به نگاه کردنش احتیاج دارم. به خنده اش احتیاج دارم. به حرف زدنش احتیاج دارم. دندان های لب پریده سیه چشم، قشنگ ترین دندان هایی است که در عمرم دیده ام. ؛ جملات عاشقانه خالد، پسرک 15ساله رمان همسایه ها، یکی پس از دیگری ردیف می شود. رمان احمد محمود، نویسنده بزرگ ایرانی که چند سالی است وزارت ارشاد چاپ آن را به دلیل چند جمله اروتیک متوقف کرده است. صفا یک نسخه غیرقانونی کتاب صوتی همسایه ها را از اینترنت پیدا کرده است و شب ها در داروخانه شبانه روزی کوچکی در کرج گوش می دهد. آن شب، اواخر تابستان بود. مغازه ها یکی یکی بسته بودند و تنها کورسوی نور مهتابی چراغ داروخانه، روی سنگ فرش پیاده رو افتاده بود. خیابان آن قدر خلوت شده بود که صدای جیرجیرک های لای علف های بلند باغچه پیاده رو، شنیده شود. خالد از دندان های لب پریده سیه چشم می گفت که ناگهان صدای مهیب شکستن شیشه های داروخانه، صفا را از جا پراند و شروع کرد به جیغ کشیدن. مرد 40، 45 ساله ای که شلوار جین روشن و بلوز چهارخانه قرمز و خاکستری به تن داشت، از روی پاره سنگ و خرده شیشه ها رد شد و جلوی پیشخوان آمد. نسخه ای را در هوا تکان می داد و به میزها لگد می زد و عربده می کشید که چرا داروخانه به او نگفته دارویی که برا برچسب ها: داروخانه شبانه روزی - داروخانه - پیاده رو - جملات عاشقانه - همسایه - وزارت ارشاد - دندان |
آخرین اخبار سرویس: |