قهرمان بوکس نمی دانست قاتل استمتهم به قتل بوکسور حرفه ای بوده و سال ها قبل موفق به کسب مقام قهرمانی شده است. او گمان می کرد که مقتول زنده است و می گوید بدشانسی آورده؛ چون به خیال خودش ضربه هایی که به مقتول زده سطحی و هدفش ترساندن او بوده است، - چون او 3، 2 روزی می شد مرا زیرنظر گرفته بود. سایه به سایه تعقیبم می کرد. شب حادثه هم چپ چپ نگاهم کرد و همین موجب شد به شدت عصبانی شوم، اما قصد کشتن او را نداشتم و فقط می خواستم او را بترسانم. *تعریف کن آن شب چه اتفاقی افتاد؟ من آن شب متوجه شدم که مقتول از دوستان یکی از همکاران سابقم است. من در یک مغازه سوپرمارکت کار می کردم. چند ماه قبل با یکی از همکارانم به نام ناصر که در سوپرمارکت کار می کرد، درگیر شدیم. او با قوطی کنسرو به سرم کوبید و وقتی صاحب سوپرمارکت متوجه شد، اخراجش کرد. مقتول هم از دوستان ناصر، همکار سابقم بود. او مرا زیرنظر داشت تا به خاطر اخراج شدن دوستش از من انتقام بگیرد. شب حادثه هم من در حال تعطیل کردن سوپرمارکت بودم که دیدم مقتول کنار درخت ایستاده و چپ چپ نگاهم می کند. رفتم سراغش و گفتم چرا دست از سرم برنمی داری؟ گفت: تو همانی هستی که باعث اخراج دوستم شدی. شروع کرد برایم شاخ و شانه کشیدن. ابتدا با مشت به او ضربه زدم، اما وقتی دیدم دست بردار نیست و همانجا ایستاده، چاقویی از مغازه برداشتم و برای ترساندنش چند برچسب ها: سوپرمارکت - مقتول - همکار - زیرنظر - دوستان - یکی از - متهم به قتل |
آخرین اخبار سرویس: |