پیش از شروع رسمی جنگ با اف پنج بمباران شبانه کردیمماموریت این بود که دوتا دوتا پشت سر هم بلند شویم و برویم بمب بزنیم. نجنگیده بودیم که! نمی دانستیم چه خبر است! [خنده] رسیدیم روی هدف! دایو کردیم! عه؟ چه قشنگه! چه قدر نور می آید بالا! [خنده] - ماموریت این بود که دوتا دوتا پشت سر هم بلند شویم و برویم بمب بزنیم. نجنگیده بودیم که! نمی دانستیم چه خبر است! [خنده] رسیدیم روی هدف! دایو کردیم! عه؟ چه قشنگه! چه قدر نور می آید بالا! [خنده] خبرگزاری مهر ، گروه فرهنگ و ادب _ صادق وفایی: هشتمین گفتگو با خلبانان هواپیمای شکاری اف پنج در دوران دفاع مقدس و بررسی کارنامه جنگ خلبانان این جنگنده، به گفتگو با امیر خلبان شیرافکن همتی اختصاص دارد؛ خلبان خنده رو و خوش اخلاق که به جز یک لحظه از لحظات گفتگو، بغض نکرد و اشک به چشمش نیامد. آن یک لحظه هم مربوط به روایت بمباران پایگاه دزفول، تجاوز به خاک میهن و شروع جنگ تحمیلی بود. در باقی لحظات گفتگو، حتی وقتی روایت سخت ترین ماموریت ها و رویارویی با مرگ بود، امیرْ همتی با لبخند و شادی صحبت می کرد. اولین قسمت از گفتگو با این خلبان پیشکسوت، به شروع جنگ و روزهای پیش از جنگ اختصاص دارد که خلبانان تحرکات و تجاوزات مرزی دشمن را گزارش می کردند اما این گزارش ها با بی تفاوتی روبرو می شدند. برچسب ها: خلبان - خنده - گفتگو - دوران دفاع مقدس - بمباران - ماموریت - پشت سر |
آخرین اخبار سرویس: |