68 روز پس از زمین لرزه 5 ریشتری در کاشمرخانه گرم و سوزان است، روزها از فرط گرما طاقت ماندن در سقف شیب دار برزنتی اش نیست و شب ها هم با باد و گرد و خاک تا خود صبح، پیچ و تاب می خورد و چپ و راست می شود؛ - مثل زمینی که زیر پای اهالی روستاهای زنده جان، کسرینه، سرحوضک، محمدیه و حاجی آباد است و دو ماه قبل در عمق شش کیلومتری زمین لرزیده و با ناآرامی و خشم، مصیبت بی سرپناهی، بی پولی و درد و بیماری را بر سر آن ها آوار کرده است؛ مانند 29 خردادماه که زلزله آواره شان کرد و غصه دار شدند. چادر است دیگر، زندگی در چادر در گرمای سوزان تموز ترشیز، به جان کندن می ماند. انگار اهالی این روستاها به سخت جانی خود این گمان نداشتند وقتی می بینند این روزها بی آبی امان باغاتشان را بریده و محصولشان را به فنا داده و خانه هایشان به تلی از خاک بدل شده و همه دار و ندار زندگی شان به همین چادر ختم شده و مشکل از پی مشکل بر سرشان آوار شده است و به قول مثلی معروف سه پلشتی شان با هم آمده، مستاصل اند چه بسا زلزله زده های چادرنشین، روزها چشم می دوزند به خرابه ها و شب ها به سقف شیب دار برزنتی، هرچند برخی از آن ها برای کار در باغات روزها از چادر بیرون می زنند اما کودکان بی پناه آنان در این تعطیلات تابستانی در نبود امکانات تفریحی و برنامه های اوقات فراغت، بلاتکلیفند. برچسب ها: روستاها - آوار - زمین - اهالی - زندگی - سوزان - زمین لرزه |
آخرین اخبار سرویس: |