قدم به قدم در مسیر عاشقی، 14 قرن از بطنان جان ها جوشیده ای سیال و جاری حقیقت را هویدا ساخته ای و جهانی را به حیرت و تذبذب نشانده ای. به راستی چه رازی در آن سینه ی سینایت نهفته بود که آنگاه که آن نانجیب سر از پیکر مبارکت جدا ساخت مدار هر هستی را تا مرز نیستی ها به طَیَران درآورد و نغمه و طنین التوحید یوم العاشورا طغی علی کلی شیء بر ناسوت و ملکوت و جبروت و لاهوت عالم مستولی گشت. چه بر سر خلقت کیان عوالم آورده ای که این خلائق در خودسوزی و خودبازی در میدان قطع تعلقات، از یکدیگر تقدم و پیشی می گیرند. این اربعینت چه حکایت و روایتی است که از صدر تاریخ آدمیّت تا بحال نظیر و عدیل آن در کتاب اسطوره های ایمان هم به تجلی نیامده است. کاش میدانستند که هر آنکه فرمود کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا به دنبال تفهیم این معنا بود که اگر هر زمینی کربلا و هر روز عاشوراست لابد هر روز و هر مکان حسینی نیز خواهد داشت که غرض از به خون کشیده شدنت در آن بیابان بی پایان، یافتن این حسین اندرون و هم آغوشی با او و شمشیر زدن در کنار اوست تا که بار دیگر این حقیقت در این مصداق به آن مسلخ هولناک، محاصره ی جنود جهالت نگردد. با اربعینت خودت را در جان ها متیقظ و بیدار کرده ای و به دنبال یافتن خویشتن سواره و پیاده روانه و بیقرار کربلایت گشته اند. برچسب ها: عاشورا - میدان - کربلا - مسیر عاشقی - ساخت - خودسوزی - علی کلی |
آخرین اخبار سرویس: |