پابرهنگی، افتخار ماست؛یادداشت متفاوت یک خبرنگار به مناسبت روز خبرنگارهر سال 17 مرداد که می شود باز هم یاد اولین روزی می افتم که 20 سال از این روزهایم جوان تر بودم و تمام بی تجربگی ام را برداشتم و پا به راهی گذاشتم که تصور می کردم شاید بتوانم در این مسیر، - اما ماجرا چه بود؟ چرا بدون جوراب بودم؟ به قول خیلی ها این چه وضعی بود؟ باور کنید هیچ. ماجرا خیلی ساده تر از داستان هایی بود که درباره اش ساختند. مثل خیلی دیگر از خبرنگاران، آن روز برای تهیه گزارش و پوشش خبر به حسینیه جماران رفته بودم. رفتم برای اجابت مزاج و طبق یک عادت قدیمی، خواستم وضو هم بگیرم. برای مسح پا، جوراب ها را کندم که در مسیر وضوخانه، همکارانم گفتند بدو بیا خاتمی آمد. طبیعت کار ماست که باید در کسری از ثانیه خود را به سوژه برسانیم. بی تعارف، وقت نشد جورابم را بپوشم. کتم روی دوشم بود و فقط توانستم با شتاب، دستانم را از آستین هایم عبور بدهم تا لااقل بالاتنه ام سر و سامانی داشته باشد. اما همکاران عزیز عکاس، زحمت کشیدند و یک عکس با نمای باز گرفتند و بعد هم در فضای مجازی، دور پاهای بی جورابم خط کشیدند، زوم کردند و نوشتند: به این خبرنگار صداوسیما یک جفت جوراب هدیه کنید . ! واقعیتش نه دلخور شدم، نه عصبانی. راستش را بخواهید حتی خنده ام گرفت. برچسب ها: خبرنگار - جوراب - حسینیه جماران - روز خبرنگار - ماجرا - ماست - مسیر |
آخرین اخبار سرویس: |