خاطرات بانوی نوجوان رزمنده در زمان اسارتش در دوران دفاع مقدسکتاب من زنده ام نوشته معصومه آباد یکی از اسرای ایرانی در جنگ تحمیلی ایران و عراق است که از خاطرات خود در دوران اسارت می گوید. به گزارش خبرگزاری صداوسیمای گلستان ؛ خانم آباد 33 روز بعد از شروع جنگ به همراه سه زن دیگر که در مأموریت هلال احمر، در آبادان بودند به اسارت نیرو های عراقی درآمد. معصومه آباد در 17 سالگی به اسارت گرفته شد و چهار سال در اسارت بود. تکه هایی از کتاب من زنده ام: وقتی ما را داخل گودال انداختند، برادر ها جا باز کردند. روی دست و پای همدیگر نشستند تا ما دو تا راحت بنشینیم و معذب نباشیم. سرباز های عراقی که این صحنه را دیدند، به آنها تشر زدند که چرا جا باز می کنید و روی دست و پای هم نشسته اید؟ و با اسلحه هایشان برادر ها را از هم دور می کردند. نگاه های چندش آور و کش دارشان از روی ما برداشته نمی شد. یکباره یکی از برادر ها که لباس شخصی و هیکل بلند و درشتی داشت با سر تراشیده و سبیل های پرپشت و با لهجه غلیظ آبادانی، جواد [مترجم ایرانی عراقی ها]را صدا کرد و گفت: هرچی گفتم راست و حسینی براشون ترجمه کن تا شیرفهم بشن. دربخشی دیگر از این کتاب آمده است: در این اردوگاه، تعداد اسرای ایرانی زیادی بودند. وضعیت بهداشتی اردوگاه موصل نسبت به زندان الرشید فجیح تر بود. برچسب ها: اسارت - آباد - برادر - دوران دفاع مقدس - عراق - خاطرات - معصومه |
آخرین اخبار سرویس: |