دندان هایم را در الرشید با انبر کشیدند/کربلای 4 یک پرونده باز استدر استخبارات شکنجه های سنگین و سخت در جریان بود. بعدها وقتی هویت من تا حدودی لو رفت، دندان هایم را در اردوگاه الرشید با انبر کشیدند. - در استخبارات شکنجه های سنگین و سخت در جریان بود. بعدها وقتی هویت من تا حدودی لو رفت، دندان هایم را در اردوگاه الرشید با انبر کشیدند. مروری بر خاطرات غواصی که شاهد زنده به گورشدن رفقایش بود اما یک عصر تابستانی، فرصت خوبی برای گپ و گفت با این رزمنده، جانباز و آزاده پیشکسوت بود که تا درباره کربلای 4 و همچنین سختی های اسارت گفتگو کنیم. به این ترتیب پس از مصاحبه با کریم مطهری، سید جعفر حسینی ودیق و غلامرضا علیزاده، این بار نوبت محمدرضا یزدیان بود تا برایمان از شب کربلای 4، روزهای پیش از آن و همچنین ایام پس از عملیات بگوید. قسمت اول این گفتگو به مقدمات و آماده شدن های پیش از کربلای 4 و بخشی از اسارت یزدیان اختصاص دارد. مشروح این قسمت از گفتگو با این غواص آزاده، در ادامه می آید؛ * آقای یزدیان، پیش از کربلای 4 در عملیات دیگری هم حضور داشتید یا کربلای 4 اولین عملیات شما در جنگ بود؟ در عملیات های دیگر هم حضور داشتم. * فکر کنم یک عملیات بوده است. بله. والفجر 8 بود. * پس در فاو بوده اید. بله. * آن جا هم نیروی اطلاعات عملیات بودید؟ بله. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |