مطالب مرتبط:
5 + 1
یارانه ها
مسکن مهر
قیمت جهانی طلا
قیمت روز طلا و ارز
قیمت جهانی نفت
اخبار نرخ ارز
قیمت طلا
قیمت سکه
آب و هوا
بازار کار
افغانستان
تاجیکستان
استانها
ویدئو های ورزشی
طنز و کاریکاتور
بازار آتی سکه
چهارشنبه، 9 خرداد 1403 ساعت 14:202024-05-29بين الملل

پیامی با جوهر خون


مردان در چند ردیف به صف ایستاده بودند، همه سیاه پوش.

پشت به کوه و رو به آفتاب.

بیشترشان روی پیراهن سیاه، چوقا هم به تن داشتند، با کلاه سیاه.

چند نفری روی چوقا قطار فشنگ بسته بودند و تفنگ سرشانه شان آویزان بود.

- صورت ها آفتاب سوخته بود و چشم ها قرمز.

افسار اسب را دست یکی از مو سفیدهای ایل دادند.

مردِ لاغر و کشیده، آرام آرام گام برمی داشت و اسب به دنبالش روان بود.

گاگریوخوانی شروع شد.

مردان به سینه می زدند و اشک به آرامی بر صورت آفتاب سوخته شان می غلتید.

زنان اما شیون می کردند و بی بی گل از همه بی تاب تر بود.

با ظرف آتش و اسفند در دست.

به گزارش ایسنا، به نقل از رسانه KHAMENEI.

IR، اسب، آرام بود و زیبا؛ با خالی سفید بر پیشانی.

زنان پارچه های سیاه را آوردند و با دقت و ظرافت آن را سیاهپوش کردند، از انتهای یال تا دم.

شالی سبز و سرخ هم گردن حیوان را پوشاند.

جوانها از سیاه چادر دو برنو آوردند و تفنگ ها را از دو سوی پهلوی اسب آویختند.

یکی عکسی آورد و روی پارچه سیاه، کنار برنو آویخت.

ساده و سیاه و سفید؛ نقاشی صورت آن بزرگی که از دست رفته بود.

مردان در چند ردیف به صف ایستاده بودند، همه سیاه پوش.

پشت به کوه و رو به آفتاب.

بیشترشان روی پیراهن سیاه، چوقا هم به تن داشتند، با کلاه سیاه.


برچسب ها:
آخرین اخبار سرویس:

پیامی با جوهر خون

پیامی با جوهر خون