صادق خلخالی : چرا من نباید نخست وزیر شوم؟، من را به امام پیشنهاد کن، کارت نباشد / هاشمی رفسنجانی: مشکل این است که من تو را قبول ندارم!صادق خلخالی را دیدم که بی هیچ پرده پوشی، هاشمی رفسنجانی را با این پرسش مخاطب ساخت که: «چرا من نباید نخست وزیر شوم؟» هاشمی با لبخندی به اوگفت: - در روزهای اول انقلاب که شاید هنوز بوی کباب قدرت به مشام کسی نرسیده بود، بعضی از افراد بی پرده و بدون هیچ نگرانی از آشکارشدن نیت درونی به دنبال سهم خواهی خود از سفره ی انقلاب بودند. در همان روزها در ساختمان زیرزمینی مدرسه ی علوی، در کنار هاشمی رفسنجانی بودم. سخن روز، معرفی مرحوم بازرگان به عنوان نخست وزیر بود. همه بیش وکم، از آن تفاهم شادکام بودند و آن را به نیک می گرفتند. ناگهان صادق خلخالی را دیدم که بی هیچ پرده پوشی، هاشمی رفسنجانی را با این پرسش مخاطب ساخت که: چرا من نباید نخست وزیر شوم؟ هاشمی با لبخندی به اوگفت: نیروهای اداری، با تو کار نمی کنند. روشن بود که آن پاسخ حرف دل رفسنجانی نبود. اگر او در پاسخ شفاف تر سخن می گفت، چه بسا رنجش پیش می آمد، اما سماجت خلخالی بیش از آن بود که به آن طفره روی قانع شود. او سخن خود را چنین پی گرفت که: تو من را به امام پیشنهاد کن، کارت نباشد. هاشمی رفسنجانی هم ملاحظه را کنار گذاشت و خیلی روشن وساده در پاسخ گفت: مشکل این است که من تو را قبول ندارم. شاید هاشمی رفسنجانی روحیه ی برخورد جدی و بی پروای خلخالی با مجرمین را تا عملی کردن اعدام نمی پسندید و فرص برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |