از رینگ های بافندگی تا قلب تپنده کارخانه «زاینده رود»قبل از انقلاب کار و رنج اصلی از ما بود، اما پولِ اصلی همیشه به جیب بالادستی ها می رفت. اعتراض هم همیشه بود و کارگران از میزان حقوقشان گلایه داشتند. - با این وجود کارگر راضی بود و با وجود اعتراضات و چانه زنی های همیشگی، کارخانه زاینده رود هرگز تعطیل نشد. این ها را یداللّه فروزنده می گوید که در نوجوانی به کارخانه ریسندگی و بافندگی زاینده رود پا گذاشت، کارخانه ای که قرار بود به تالار فرهنگی هنری شهر اصفهان تبدیل شود، اما سرانجام دیگری پیدا کرد و پیش تر در نوشتاری که در گفت وگو با محمدحسن ملک مدنی، شهردار سابق اصفهان و با نام سرنوشت تلخ کارخانه زاینده رود در ایسنا منتشر شد به این موضوع پرداخته شد. یدالله فروزنده سیچانی که متولد مهرماه 1320 در سیچان است کارش را با کارگری در بخش رینگ های بافندگیِ کارخانه زاینده رود آغاز کرد، و سرانجام در دهه پنجم عمرش وقتی که کارگر نمونه بویلر، قلب پُرتپش کارخانه بافندگی بود، بازنشسته شد. زندگی فروزنده در فاصله این آغاز و انجام با خاطره هایی سرشته که گوشه هایی خواندنی از تاریخ صنعت نساجی در اصفهان، منچستر مشرق زمین، به حساب می آیند؛ خاطراتی که هر گره و تار و پودش با بزرگ همتی، دستان رنج آزموده و نوای دادخواهی کارگران این دیار پیوستگی دارد. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |