سلامی آهنگین که خداحافظی نداردداستان آفرینش قطعه «سلام» را همه می دانند؛ برآمده از معاشرت و سلام و علیکِ مرد سوار بر مرکبی است که در کناره های میدان نقش جهان می رفت و چپ و راست و در پاسخ به این و آن «سلام علیکم، - ایسنا/اصفهان داستان آفرینش قطعه سلام را همه می دانند؛ برآمده از معاشرت و سلام و علیکِ مرد سوار بر مرکبی است که در کناره های میدان نقش جهان می رفت و چپ و راست و در پاسخ به این و آن سلام علیکم، سلام علیکم، سلام علیکم. می گفت. قرار بود آوازه خوان شود، اما نشد. دنیا به آخر نرسید! و شد نی نوازی که نامش با این ساز ایرانی سرشته و یکی شد؛ چنان که هرجا ساز نی را به زبان بیاورند، سیمای مهربان او، نام نیکویش، منش فروتنانه اش، هنر بی همتای او و خلاقیت های یگانه اش به خاطر می آید؛ حسن کسایی، مردی با سلامی خوش آهنگ و جاودانه که بی خداحافظی، مکرر، امیدبخشنده و نوازشگر به جان های شیفته و هوشیار می رسد. به استاد کسایی گفتند قصه نی را برایمان تعریف کن و تعریف کرد: نی خودش حکایت است، قصه است، شکایت است. کدام راوی، صادقانه تر و پرسوزوگدازتر از صدای نی به روایت آشنایی ها و جدایی ها می نشیند؟ نی هم فریاد انسان و هم صدای خفته انسان است. در کهن بودن عمر این ساز همین بس که انسان بعد از زمزمه با خویشتن، این زمزمه را از نای دمیدن گرفت. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |