گفت برای مصائب اهل بیت گریه کنید نه منکارگر کارخانه ریسندگی بود. مشغول کار و زندگی و کسب درآمدی که مایحتاج زندگی اش را از راه حلال بگذراند، اما جنگ همه آنچه او برای آینده اهل و عیالش در ذهن داشت را به یک باره برهم زد. - کارگر کارخانه ریسندگی بود. مشغول کار و زندگی و کسب درآمدی که مایحتاج زندگی اش را از راه حلال بگذراند، اما جنگ همه آنچه او برای آینده اهل و عیالش در ذهن داشت را به یک باره برهم زد. انقلابی بود. روحیه بسیجی داشت و حالا وقت جهاد بود؛ وقت آزمایش الهی. به گزارش ایسنا، متن پیش رو گفت وگوی جوان با مادر شهید عباس عزیزشفیعی که در عملیات فتح المبین به شهادت رسید و در ادامه می توانید بخوانید: زمان این بود که قالوا بلی گویان به میدان برود و عباس گونه بجنگد، عباس راهی شد. راضی کردن خانواده کار سختی نبود. مادر روحیه فرزندش را می شناخت. پای برگه رضایتنامه اش که امضا شد، با دلی قرص راهی شد. بسیجی سپاه سمنان- تیپ7ولیعصر- گردان هاشمی نژاد در 6 فروردین 1361بر اثر اصابت ترکش به سینه اش شهید شد. سال ها بعد معصومه مینایی مادرانه هایش را از شهید عباس شفیعی اینگونه روایت کرد. متولد روز ولادت حضرت عباس (ع) بود معصومه مینایی از چرایی انتخاب نام عباس برای فرزندش می گوید: فرزند سوم خانه ام در 30 اردیبهشت 1344 در شب تولد حضرت ابوالفضل العباس (ع) به دنیا آمد، برای همین من و پدرش عزیزالله برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |