آقای رییسی، می آیید بریم دوسیخ جگر بخوریم؟در مغازه جگرکی از غذایی که نوش جان می کنید لذت ببرید، اما سکوت کنید و به حرف های مردم و مشتری ها گوش کنید. آن ها نیاز ندارند سؤالی بشنوند تا درباره اوضاع و احوال مملکت حرف بزنند. - داشتم خاطرات 24 بهمن مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی را می خواندم که رسیدم به سال 64. نوشته آن روز اهواز بوده و برای رفع خستگی با لباس شخصی با چند نفر رفته مغازه جگرکی و چند سیخ جگر خورده اند. کاش آن مرحوم حال وهوای آن روز عصر و حس وحال مغازه جگرکی را هم می نوشت ؛ چون مهم است. این خاطره را که دیدم به کله ام زد به شما پیشنهاد کنم یک روز عصر یا ترجیحاً شب با هم به یک جگرکی برویم. مکانش هم فرق نمی کند. چه دوراهی قپان، چه چهارراه سیروس، چه شاه عبدالعظیم، چه محله خودتان سعادت آباد، چه دربند، چه دولاب. انتخاب با شما. در مغازه جگرکی از غدایی که نوش جان می کنید لذت ببرید، اما سکوت کنید و به حرف های مردم و مشتری ها گوش کنید. آن ها نیاز ندارند سؤالی بشنوند تا درباره اوضاع و احوال مملکت حرف بزنند. حتی رنگ جگر یا پایه لق صندلی ای که روی آن نشسته اند انگیزه مندشان می کند حرف بزنند. آنقدر متنوع صحبت می کنند که ذره ای حوصله تان سر نمی رود. جگرکی ها پاتوق همه جور آدمی هم هستند؛ از حزب اللهی بگیر تا کم حجاب و بی حجاب، از تحصیل کرده تا عامی، از خوشحال تا افسرده، از شوخ و شنگ ت برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |