انقلاب طلایی، با هر ضربه عیارش بالاتر می روداینجا با سکوت و بدون هیچ سووال و جوابی هم می توانم بفهمم چه حسی دارند، چه حالی دارند، چه ذوقی دارند؛ آخر چطور می شود وقتی از یک مادر پرسیدم چرا آمدی؟ انقلاب را طلای خوش عیار توصیف کرد و گفت: - خبرگزاری فارس_تبریز؛ کتایون حمیدی: راستش را که بخواهید بهمن ماه که می شود، دلم می خواهد تمام روز را در خیابان قدم بزنم، بو بکشم، نگاه کنم، تجربه کنم، بفهمم، بشنوم، احساس کنم و اندازه قد و قواره خودم از بهمن سال 57 بنویسم. بهمن ماه که می شود، دوست دارم دست روح ام را بگیرم و پرت شوم به آن روزها؛ دقیقا وسط خاطراتی که بابا برایم همیشه تعریف می کند! وسط آن چند صحنه ای که همیشه از تلویزیون نشان می دهد؛ بروم پیش آن جوان هایی با شلوار پاچه گشاد و اورکت های تنگ و موهای هیپی بایستم و با هم بگوییم الله اکبر . آن نسل را دوست دارم، آخر آنها توانستند با نسل پیرشان در یک حرف به تفاهم برسند شاه باید برود . بهمن ماه که می شود دلم می خواهد آن کاپشن دو رویه آبی قرمز چرم بابا را که الآن هم نگهش داشته را تنم کنم و مو به موی خاطراتی که همیشه با آب و تاب و کلی پُز دادن برایم تعریف می کند را زندگی کنم! همان لحظه ها، همان ثانیه ها، همان عشق و همان جسارت را وقتی که نمی خواست از طرف ماموران ساواک شناسایی شود در یک خیابان رویه آبی کاپشن را می پوشید و در خیابان دیگر برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |