نویسنده ای که نمی شد قلمش را خرید16 سال پیش در چنین لحظاتی جمعی از هنرمندان کشورمان در بیمارستان پارس گرد هم آمده بودند. آنان با حسرت و اندوه به گیله مردی می اندیشیدند که در یکی از اتاق های همین بیمارستان چشمانش را بر «صحنه آبی» زندگی بسته بود. - 16 سال پیش در چنین لحظاتی جمعی از هنرمندان کشورمان در بیمارستان پارس گرد هم آمده بودند. آنان با حسرت و اندوه به گیله مردی می اندیشیدند که در یکی از اتاق های همین بیمارستان چشمانش را بر صحنه آبی زندگی بسته بود. به گزارش ایسنا، اکبر رادی، نویسنده ای که جز نمایشنامه ننوشت، در واپسین سال های زندگی اش دچار بیماری شد با این همه جامعه تئاتری که آن روزها این چنین با عفریت مرگ مواجه نشده بود، امید داشت تا با انرژی و علاقه خود به این نمایشنامه نویس، او را در صحنه زندگی حفظ کند. ولی فرشته مرگ نشان داد از ما قوی تر است. اکبر رادی با همه بزرگی اش در عرصه نمایشنامه نویسی، بی حاشیه بود و به دور از جنجال و هیاهو قلم می زد. در اتاق کار خود در خانه اش که در نزدیکی بلوار کشاورز بود، خلوتی برای خویش فراهم آورده بود تا بنویسد، آدم هایی خلق کند از جنس همین آدم ها، از بی عدالتی و ظلم بگوید و با نوشته هایش، صدای طبقه فرودستی باشد که دستش به جایی بند نیست و در معادلات پیچیده اجتماعی، جایی ندارد. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |