«شهید نَنه سی ام من»؛ آمده ام تا مادری کنمخبرگزاری فارس؛ تبریز، معصومه درخشان: تلفن همراهم زنگ می زند، شماره حاج آقای انتصاری را که می بینم حدس می زنم برای گزارش از مراسم ایام فاطمیه که در منزلشان برگزار می شود تماس گرفته، ولی حدسم درست نیست تا جواب می دهم می گوید دخترم دعوت نامه ای از شهدا برایت دارم برای یادواره شهدا. با تعجب می پرسم کدام شهدا؟ شهدای روستای شهرک . روستای شهرک کجاست؟ روستای ما در بخش خواجه از توابع هریس است. حالا بگو می توانی بیایی یا نه؟ مگر می شود دعوت شهدا را رد کنم. حتما می آیم کی و کجا بیایم. مراسم بعد از نماز مغرب و عشاء است عصر با حاج خانم می آییم و باهم می رویم. یک ساعت قبل از غروب آفتاب راهی روستای شهرک می شویم 40 دقیقه بعد به روستا می رسیم. خیر مقدم شهدا در ورودی روستا عکس 18 آلاله سرخ نصب شده است. تعبیرم استقبال شهدای روستا از مهمانانی بود که به یاد و نام آنها در مسجد روستای شهرک جمع شده بودند تا دل هایشان را روانه کربلای ایران بکنند. وارد روستا می شویم، کوچه های خاکی روستا آب و جارو شده، عطر شهیدان در سراسر روستا پیچیده است در کوچه های روستا قدم می زنیم عکس شهدا بر سر در محلات نصب شده به ترتیب می خوانم شهید فریدون مشیری شهرک، شهید حسن زارعی شهرک، شهید محمدرضا باصر شهرک، شهیدمجید صمدی شهرک، شهید عبدالله انتصاری شهرک، شهید حسن غفاری شهرک، برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |