روایتی دردناک از کودکان غزهپدری کودک بی جان چندماهه اش را روی دست گرفته و بدن سرد کودک را نوازش می کند، بدنی آنقدر سرد که حتی گرمای شعله های سر به فلک کشیده آتش بمباران چند لحظه پیش هم نمی تواند گرمش کند. - خبرگزاری فارس، یادداشت- کامران شیرازی: این روزها در غزه تلخ ترین و دردناک ترین فجایع در حال وقوع است. مادری در یکی از خیابان های ویران شده غزه جنازه کودک سه ساله اش را در آغوش گرفته و گیج و مبهوت در خیابان می دود. در خیابان دیگری پدری کودک بی جان چندماهه اش را روی دستش انداخته، مثل دیوانه ها فریاد می زند و بدن سرد کودک را نوازش می کند، آنقدر سرد که حتی گرمای شعله های سر به فلک کشیده ناشی از بمباران چند لحظه پیش خیابان هم نمی تواند گرمش کند. کودکی که تازه گردن گرفته بود و هنوز به سختی سرش را بالا نگه می داشت، روی دست پدرش جان می دهد، کودک بیچاره دیگر توان نگه داشتن سر را ندارد، دیگر مثل چند روز پیش نمی خندند، دیگر حتی آن سه چهار کلمه دست پا شکسته ای که تازه یاد گرفته بود را هم نمی تواند بیان کند، پدر هر کاری می کند کودکش سرش را بالا نمی گیرد، کودک دیگر برای پدر شیرین زبانی نمی کند، دیگر نمی خندند، با صورتی خونین، آرام و بی صدا برای همیشه به خواب رفته است. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |