معجزه صبر 11 سالهگویی همه درها داشت به روی زلیخا بسته می شد. او که به دانش آموزانش در شرایط سخت امید به روزهای روشن تری می داد در هاله ناامیدی گیر کرده بود. دست و پا می زد اما فرجی نمی شد تا اینکه پس از 11 سال معجزه را در زندگی اش مشاهده کرد. - خبرگزاری فارس، رودسر - منور شعبان پور: دوستم لیلا در کلاچای برای خودش یک دفتر بیمه ای باز کرده است، چند روز قبل برای دیدنش رفته بودم که دست بر قضا خواهرش زلیخا هم در آنجا حضور داشت. از دیدن هر دو در یک زمان خیلی ذوق زده و خوشحال شدم پس از سلام و احوالپرسی و چند دقیقه ای صحبت کردن؛ زلیخا فوراََ از دفتر بیرون رفت و بعد از زمان کوتاهی در حالیکه لبخندی بر لب داشت، شیرینی به دست وارد شد تعارف کرد و گفتم: این چه کاریه، اومده بودم آبجی رو ببینم که سعادت نصیبم شد شما رو هم دیدم گفت: نه، قابلی نداره. شیرینی استخدامیه که قولش را داده بودم با خوشحالی خندیدم و در جوابش گفتم : به شرطی این شیرینی رو می خورم که بهم بگی چطور این اتفاق افتاد. زلیخا پس از 11 سال فعالیت به عنوان مشاور مذهبی و معلم تربیتی در مدرسه شبانه روزی خم پته رحیم آباد، توانسته است در سال تحصیلی گذشته استخدام آموزش و پرورش شود. او قصه استخدام شدنش را بیشتر شبیه به یک معجزه بیان می کند: در سال سوم حوزه علمیه مشغول به تحصیل بودم که اعلام شد در قالب طرح امین برای برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |