حکایت خلبان شکاری ای که باید خون ایرانی داشته باشد، چیست؟پنج پایگاه هوایی ایران را زدند. آمده بودند که غافلگیر کنند. غافل از آنکه حتما سیلی خواهند خورد. دو ساعت بعد سیلی ای خوردند که برای جبرانش به جای پایگاه هوایی به خانه های مسکونی حمله کردند. - ، محمود ضرابی همان خلبان تیرپروازی که سال های جوانی اش را در کابین هواپیمای شکاری گذراند، روز شنبه هشتم مهر ماه به دیدار دوستان شهیدش پیوست. او کلامش را به هنگام مصاحبه اینگونه آغاز می کرد: به نام خالق آسمان ها، بلند آسمان جایگاه من است و برای معرفی خودش می گفت: من خلبان محمود ضرابی هستم و در 23 اسفند سال 1325 در خانواده ای پرجمعیت در کرمان که یکی از محروم ترین نقاط ایران بود به دنیا آمدم . سی و یکم شهریور ماه سال 59 بود، رژیم بعث عراق با حمله هوایی به مرزهای ایران رسما در شیپور جنگ دمید. جنگی که هشت سال به طول انجامید. پایگاه های تهران، تبریز، همدان، بوشهر و دزفول را به طور همزمان زدند. اولین گروهی که باید به مقابله با این دشمن تجاوزگر به مبارزه برمی خواستند، خلبانان بودند. مرحوم ضرابی رسیدن خبر حمله به آنان و واکنششان را اینگونه توضیح داده است: در آن زمان ما در بوشهر بودیم و دو گردان 62 و 63 شکاری به فرماندهی امیر بزرگوار مهدی دادپی داشتیم، جانشین فرمانده، آقای فریدون صمدی که بعدا آمدند، استاد بنده نیز بودند. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |