اینجا ایران است دیارِ همدلیپس از سیل خروشان و این طغیانِ خشمگینِ رودخانه کانرود باید هرکسی جلوی درب خانه اش می نشست و زانوی غم بغل می گرفت و به چه کنم می افتاد و غمگین بود از اینکه بدون اسباب و وسایل زندگی چگونه باید روزگار بگذراند. - خبرگزاری فارس؛ فاطمه احمدی: همه خوابیده بودند، دم دمای اذان صبح بود. اهالی می گفتند شب بارانی مطلوبی را پشت سر گذاشته بودند و خواب بودی داشتند اما بارانِ مطلوبِ آخرین روزهای شهریور عصبانی تر شده بود گویا، و در بامداد روز دوشنبه 27 شهریور 1402 با تمام توان شروع به باریدن کرد. فکرش را بکن، چشمان نیمه بازت را به زحمت باز کنی و سحرگاه ببینی خانه ات را آب برده! تمامی وسایلت زیر آب رفته اند و باید در برکه ای که حالا توی پذیرایی خانه ات ایجاد شده دنبال تلفن همراهت بگردی تا بتوانی با کسی ارتباط برقرار کنی و بعد . آب تلفن همراه را از کار انداخته و اگر بتوانی لباس خشکی پیدا کنی بدو بدو باید بیایی بیرون از خانه تا مگر از همسایه ها کمک بگیری. قصه تلخ آخرین هفته تابستانِ مردم آستارا اینگونه رقم خورد. البته نه برای تمام مردم بلکه برای مردم شهر لوندویل و برخی از روستاهایی که بیشتر مشرف به روستا بودند. شاید اگر هرجای دنیا بود، پس از این سیل خروشان و این طغیانِ خشمگینِ رودخانه کانرود باید هرکسی جلوی درب خانه اش می نشست و زانوی غم بغل می گرف برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |