راز رقص رنگ ها در فرش های چالشترخبرگزاری فارس چهارمحال و بختیاری هوا هنوز گرگ و میش بود و آقاجان هنوز از سر سجاده نمازش بلند نشده بود و قرآن می خواند؛ عادتش شده بود همیشه بعد از نماز صبح یک جز قرآن بخواند. ما هم عادت نداشتیم بعد از اذان صبح بخوابیم از همان موقع روز ما شروع می شد و باید دست به کار می شدیم با خواهرها تقسیم کار می کردیم یکی کارهای خانه را بکند و یکی قالی ببافد. ننه از داخل حیاط با سطل شیر تازه دوشیده شده وارد اتاق شد و رو به آقاجان گفت: پاشو منو ببر لب رودخونه تا کسی نیومده جا خوبه را بگیره. رنگ کردن خامه ، جذاب ترین بخش دوران کودکی خامه رنگ کردن یکی از جذاب ترین کارها در خانه ما بود. از یک هفته قبل که ننه جان دست به کار شده بود تا خامه سرخ رنگ کند دل توی دلم نبود. موقع رنگ کردن خامه سرخ که می شد ننه جان دیگ های بزرگ را پر از آب می کرد و رناس و ذاغ را داخل آب جوش می ریخت. خامه ها داخل رنگ سرخ قل می خوردند و قل های ریز آب مانند دانه های انار خودنمایی می کردند. اما رنگ کردن خامه که به این راحتی نبود باید مدام خامه ها را چنگ می زدیم تا همه قسمت ها یک دست رنگ بگیرد. دستانمان که با رناس قرمز می شد کیف دنیا را می کردیم و با خیال خودمان و با دست های قرمز شده هزار نقش را اجرا می کردیم یکی می شد شاهزاده پریان و آن یکی خاطرخواه دستان قرمز شاهزاده. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |