با سعدی در گلستان؛ باب اول حکایت دهم: بر رعیت ضعیف رحمت کن تا از دشمن قوی زحمت نبینی (+صدا)آن گه مرا گفت از آن جا که همت درویشان است و صدق معاملت ایشان خاطری همراه من کنید که از دشمنی صعب اندیشناکم. گفتمش بر رعیت ضعیف رحمت کن تا از دشمن قوی زحمت نبینی. - با سعدی در گلستان؛ باب اول حکایت دهم: بر رعیت ضعیف رحمت کن تا از دشمن قوی زحمت نبینی (+صدا) آن گه مرا گفت از آن جا که همت درویشان است و صدق معاملت ایشان خاطری همراه من کنید که از دشمنی صعب اندیشناکم. گفتمش بر رعیت ضعیف رحمت کن تا از دشمن قوی زحمت نبینی. عصر ایران؛ بر بالین تربت یحیی پیغامبر علیه السلام معتکف بودم در جامع دمشق که یکی از ملوک عرب که به بی انصافی منسوب بود اتفاقاً به زیارت آمد و نماز و دعا کرد و حاجت خواست. حکایت را با خوانش مهرداد خدیر این جا بشنوید برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |