هولناکترین کشتار رژیم شاهناگهان صدای هلی کوپتر و شلیک از بالا آمد. بنده نتوانستم هلی کوپتر را ببینم ولی هرلحظه صدای شلیک ها نزدیکتر می شد و ناگهان احساس کردیم از بالا هدف قرار گرفتیم. - به گزارش جماران آن چه در پی می آید خاطره دکتر علی محمد حاضری از هفده شهریور 1357 است: بنده به اتفاق سه نفر از دوستان با دو دستگاه موتور سیکلت از درکه به سمت میدان ژاله در حرکت بودیم. گمان نکنم ساعت 9 شده باشد که موتورها را چند صد متر قبل قفل کردیم و پیاده عازم شدیم هنوز به میدان نرسیده بودیم که با موج مردم در حال فرار مواجه شدیم که فریاد می زدند برگردید مردم را به رگبار بستند. البته ما هم از اعلام حکومت نظامی چیزی نمیدانستیم، هنگام فرار در کوچه های فرعی، بعضا درب خانه ها گشوده می شد ولی احساس می کردیم که در هر خانه بیشتر از چند نفر وارد نشویم و دنبال خانه های بعد باشیم من و چند نفر دیگه زنگ خانه ای را زدیم منتظر باز شدن بودیم که ناگهان صدای هلی کوپتر و شلیک از بالا آمد، بنده نتوانستم هلی کوپتر را ببینم ولی هر لحظه صدای شلیک ها نزدیکتر می شد و ناگهان احساس کردیم از بالا هدف قرار گرفتیم، خوشبختانه بالای سر در آن خانه به رسم قدیم باران گیر سنگی وجود داشت که حدود 60 سانت سقف ایجاد کرده بود و شلیک هوایی به سنگ سقف اصابت کرد و حتی گوشه ای از سنگ شکست و به زمین افتاد ولی خوشبختانه برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |