این پسر را با چشم های شان بزرگ کردندخبرگزاری فارس _ کرمان؛ مهسا حقانیت: فاطمه داشت، خبرهای شهادت ستوان جواد کریمی را تنظیم می کرد و وقتی به این قسمت رسید که درباره شرایط جسمی پدر و مادر نوشته بودند، بغضش ترکید و های های گریه کرد، حالا هر وقت که اسم این شهید وسط می آید، ناخودآگاه آنقدر گریه می کند که چشم ها و نوک بینی اش قرمز می شود. شهید سرافراز میلاد کریمی این پسر در سکوت بزرگ شد، اما بلندآوازه شد معمولا بیشتر پدر و مادرها برای بزرگ کردن بچه های شان زحمات زیادی می کشند، آقا و خانم کریمی هم برای بزرگ کردن آقا جواد خیلی زحمت کشیدند، خیلی بیشتر از چیزی که فکرش را بکنید، زیرا آنها ناشنوا هستند و نه می شنوند و نه حرف می زنند، این 40 روز که از شهادت شهید کریمی می گذرد، وقتی حرف شهید جواد کریمی پیش می آید، فاطمه اشک می ریزد و من می گویم این پدر و مادر، پسرشان را با چشم های شان بزرگ کردند. وقتی خانم و آقای کریمی به قد و بالای رشید پسرشان توی لباس نظامی نگاه می کردند فقط خدا می داند که چقدر ذوق می زدند و توی دل شان، هزارماشاء الله و هزارالله اکبر می گفتند، اما باز هم فقط خدا می داند آن لحظه که خبر شهادت جگرگوشه شان را شنیدند چه بر آنها گذشت، آن هم این پدر و مادر که نمی تواستند داغ شان را فریاد بزنند و فقط با اشک و سکوت به سوگواری پرداختند. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |