روایت یک مدافع حرم؛ روزی که با پای برهنه به طرف حرم می دویدمامسال، سفر اربعین رو برای عذرخواهی میرم ! نمی تونم تو روی اربابم نگاه کنم، من منت چی رو سرش گذاشتم؟ دارم میرم بهش بگم جونمم برات میدم، منو ببخش! - خبرگزاری فارس_ نیشابور_ فاطمه قاسمی؛ یک ساله شب و روز، خودمو ملامت می کنم که یه عمر نوکری رو سرچی باختم؟ چطور یه لحظه آنقدر قلبم خالی شد که ائمه رو واسطه دنیام کردم؟ این جملات را مرد جوانی ایستاده کنار اتوبوس زائران پیاده اربعین واگویه می کند که در حال عزیمت برای سفر عاشقانه اربعین است. مرد، مدام از عذرخواهی می گوید و در آخر با لبخند کم رنگی روی لب از همسرش خداحافظی می کند و خیره به چشمان همسرش می گوید دخترانم را به تو و تو را هم به خدا می سپارم. بعد هم تا پُر شدن اتوبوس زائران اربعین به گوشه ای از پیاده رو پناه می برد. نزدیکش که می شوم با چشمان پرسشگر نگاهم می کند و در حالی که زیارتنامه را از کوله پشتی اش بیرون می آورد، می گوید: امسال پیاده روی اربعین برای عذرخواهی میرم ! نمی تونم تو روی اربابم نگاه کنم من منت چی رو سرش گذاشتم؟ دارم میرم بهش بگم جونمم برات میدم منو ببخش! از وقتی یادم می آید هرساله دهه اول محرم خانه پدری ام روضه حسین(ع) برپاست. این شد که از همان کودکی، خانوادگی بی تاب و بی طاقت حسین(ع) شدیم تا بعد از باز شدن راه کربلا که هرساله به همراه پدر، مادر و برادرم زائر پیاده برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |