حمله در وقت نماز؛ چه کربلا چه شاهچراغبه گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، 4 آبان که به شاهچراغ حمله تروریستی کردند، کار اعضای دفتر شده بود هماهنگی و مصاحبه با خانواده شهدا، مجروحین و شاهدین حادثه. روزی که به دیدار آرتین و خواهرش فاطمه رفتم، هیچ جمله ای به ذهنم نمی رسید تا به زبان بیاورم و از غم فاطمه کم کنم. دختری که تا دیروز سرگرم تدارکات عروسی اش بود، باید در غم از دست دادن پدر و مادر و برادرش، برای آرتین هم مادری می کرد. تا مدت ها ذهنم درگیر مادر کرمانی بود که حسرت دیدن دوباره پسر بچه اش علی اصغر، بر دلش ماند یا محمدرضا که رفت شاهچراغ، شفای مادرش را بگیرد و همان جا عاقبت بخیر شد یا راستین دو ساله ای که تیر شکمش را پاره کرده بود و مدام عفونت می کرد. اواخر بهمن، آقای ترابی کار مستندنگاری دادگاه متهمین حمله تروریستی به شاهچراغ را بر عهده ی من و همکارم آقای محمدی گذاشت. محیط دادگاه را تا آن روز درک نکرده بودم. در دادگاه، محمدرامز در چندین جلسه، هماهنگی عملیات تروریستی را توضیح داد. از اجاره کردن خانه و برداشتن چمدان مهمات نظامی از زیر پل ولیعصر گفت تا کمک هایش به حامد ضارب حرم و تحویل دادن جلیقه انتحاری، خشاب، فشنگ و اسلحه به او و بردنش به شاهچراغ در روز حادثه. در یکی از جلسات دادگاه، محمدرامز از شب بیعت و روز حادثه می گفت که مادر شهید ندیمی چادرش را روی صورتش کشید و. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |