به داد داروی جانبازان اعصاب و روان برسیدقطعا تجربه هر یک از جانبازان اعصاب و روان با تجربه جانباز اعصاب و روان دیگر متفاوت است و هر کدام شان از یک حادثه و موقعیتی تا همین امروز که جنگ تحمیلی تمام شده، - به گزارش تابناک ، زینب مزروقی در فرهختگان نوشت: دیروز که نام و شماره تلفن فرد مرتبط با سوژه امروز را برایم ارسال کردند به سال اول خبرنگاری ام رفتم. وقتی که هنوز یک خبرنگار 18 ساله شهرستانی بودم و روز جانباز، همه آن تحریریه کوچک را برای دیدار با جانبازان اعصاب و روان در بیمارستان بوستان اهواز به خط کردم. در کمال تعجب، همه هم آمدند و در آن دیدار تنها نبودم. اما دروغ چرا، توانایی این را نداشتم که با جانبازان وارد گفت وگو شوم. یعنی نمی دانستم چگونه باید در آن موقعیت سر صحبت را با آنها باز کنم تا دلخورشان نکنم یا چه بگویم که حق مطلب را به درستی ادا کنم. برای همین تا دقایقی طولانی ساکت بودم و فقط نگاه می کردم. نمی دانم تا آن موقع چه چیزی درباره شان در ذهنم نقش بسته بود که چنان ترس و شرمی بر من غلبه کرد اما دروغ چرا، دلم می خواست وارد جهان شان شوم. در همین فکر و خیال ها و خوش آمد و تشکرها بودم که یکی شان از پشت سر آمد و گفت: خوب کردید آمدید. اینجا هیچ کس به ما سر نمی زند. از یادآوری این غربت و فراموش شدن شان دلم گرفت. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |