روایت تلطیف واقعیت و خیال در «کفش های زرین روی معبد جنگ»زمین از باران خیس خیس است. میثاق یک مشت گل از زیر درخت بر می دارد و با گل آدمکی می سازد. یگانه سنگ را روی سینه آن می چسباند. آسمان برق می زند و همه جا روشن می شود. - ایسنا/اصفهان زمین از باران خیس خیس است. میثاق یک مشت گل از زیر درخت بر می دارد و با گل آدمکی می سازد. یگانه سنگ را روی سینه آن می چسباند. آسمان برق می زند و همه جا روشن می شود. آدمک انگار لبخند میزند ابرها می غرند. این جمله ها که در بخشی از کتاب کفش های زرین روی معبد جنگ نوشته مرضیه گلابگیر و لیلا میرباقری آمده است، در تازه ترین نشست فصل سخن، معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی واحد اصفهان مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در این جلسه که از منظر ادبیات و محیط زیست مورد توجه بود، به روایتی عینی از جنگ و آثار به جامانده از آن از زاویه دید دو نوجوانِ این کتاب پرداخته شد. در ابتدای این نشست محمدرضا رهبری، معاون فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان با اشاره به این موضوع که بر اساس نیاز زمانه موضوع ادبیات و محیط زیست به سرفصل های موضوعی جلسات فصل سخن اضافه شد، اظهار کرد: کتاب کفش های زرین روی معبد جنگ به دلیل مشخصاتی که داشته ذیل این موضوع قرار گرفت و در این جلسه خوانش و بررسی می شود. او ادامه داد: پرداختن به محیط زیست و ضرورت آن شاید پیش از این به توضیح و دلیل نیاز داشت، اما در این روزگار نیاز به برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |