دوشکاچی تک تیرانداز؛ زیاد زحمت نکشید، من برای شهادت آمده ام!سنگ تمام گذاشت، انگار یک ضرب آهنگ تیربار دوشکا تپه و دره حوالی زاهدان را پر کرده بود و لحظه ای آرام نمی گرفت. دوشکاچی ما حریف سلاح های خارجی و پیشرفته طرف مقابل شده بود و نمی شود و نمی توانم توی کتش نمی رفت. - خبرگزاری فارس-همدان، سولماز عنایتی: حلال و حرام، همان میراث پاک پدر در چهره اش نشسته بود؛ از صد فرسخی هم که به پستش می خوردی درمی یافتی که اهل حلال است و دور از حرام. نشست و برخاست، خورد و خوراک و آمد و شدش همه عجین با حلال بود، سخت هم کار می کرد از همان روزهای نوجوانی ولی کار با حساب دقیقه و ثانیه، کمک خرج خانه بود و با مناسبات دنیوی میانه ای نداشت انگار بیشتر از سن و سالش می فهمید و می دانست. حلال و حرامش مختص رزق نبود گاهی درگیر حلال و حرام آهنگ های موبایل می شد و در پی کشفش سوال پشت سوال می کرد، مطالعه که هیچ، از کتب مذهبی تا مفاهیم دینی را می خواند و شوق یادگیری در چشمانش سوسو می زد. کار و بار روزگارش توفیر داشت، یک دل نه! صد دل در گرو گفته های خدا گذاشته بود از ریزترین جزییات تا بزرگترین کلیات انگار بنا کرده بود بنده خاص خدا باشد و یکه تاز. از نماز اول وقت بگیر تا شرکت در مراسم اعتکاف، از مأخوذ به حیایی تا تهذیب نفس، ید طولایی داشت برای خوب دیدن و خوب بودن و بهتر شدن. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |