امروز با حافظ : از سر کوی تو هر کو به ملالت برودروزمان را با غزلی زیبا از حافظ لطافت دهیم: از سر کوی تو هر کو به ملالت برود ، نرود کارش و آخر به خجالت برود . - از سر کوی تو هر کو به ملالت برودنرود کارش و آخر به خجالت برود کاروانی که بود بدرقه اش حفظ خدابه تجمل بنشیند به جلالت برود سالک از نور هدایت ببرد راه به دوستکه به جایی نرسد گر به ضلالت برود کام خود آخر عمر از می و معشوق بگیرحیف اوقات که یک سر به بطالت برود ای دلیل دل گمگشته خدا را مددیکه غریب ار نبرد ره به دلالت برود حکم مستوری و مستی همه بر خاتمت استکس ندانست که آخر به چه حالت برود حافظ از چشمه حکمت به کف آور جامی برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |