ماجرای کلاغ هایی که کبوتر می شونداینجا آدم ها دوست دارند مثل دانه های برنج زیر باران حرم نم بکشند، ری کنند و قد بکشد دلشان. مثل دانه های گندم خیس بخورند زیر برف و باران حرم جوانه بزنند، - گروه جامعه؛ نعیمه جاویدی: همه ما در قلبمان یک مشهد داریم که هر روز زائرش می شویم. دلمان که بال می زند و پر می کشد برای امام رئوف و اگر قسمت و دوری راه اگر مجال سفر ندهد، زائر حرمی می شویم که در عمق سینه ما به عشقی عمیق می تپد. ما مثل آن عاشقی هستیم که عامدانه همه چیز را به نحوی به معشوقش مربوط می کند. ما زائر مشهد قلبمان که می شویم حس می کنیم ضربان قلبمان چیزی شبیه نام انیس النفوس شده است دیگر تاپ تاپ همیشگی در کار نیست و رضا جان، رضا جان می تپد. وسط همین گیر و دار است که چشممان نقاره زن اشک می شود. جهت قلب ما ایرانی ها را انگار رو به شرق؛ رو به مشهد تنظیم کرده اند از ازل. صبح، همین که از خواب بیدار می شویم روبه شرق می ایستیم و سلامی روانه بارگاه سلطان توس می کنیم. مهمان ویژه ما همه جا، نداشته هایمان را پنهان می کنیم. کفش و لباسمان اگر کهنه و پاره باشد یا جایی نمی رویم یا اگر رفتیم طوری می نشینیم و تدبیر می کنیم که کسی متوجه آن نشود. دنیا انقدر شلوغ و پردغدغه شده که واقعاً شاید هیچ وقت هم کسی متوجه نشود ما اما تا برسیم خانه هزار بار حس می کنیم، کوچک شده ایم. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |