نسیمی برای رهاییاز کنار آبنمای زیبا و زیرطاق گل های حیاط رد می شوم. ابتدای ورودی سالن ظروف سفالی با نقطه کوبی های زیبا و کنارش انواع کیف های چرمی دست دوز توجهم را جلب می کند. - خبرگزاری فارس-البرز؛ گوشه سالن روی یکی از میزها هدایت می شوم. خانمی حدودا 40 ساله با دختر کوچکش کنار مردی با چهره ای مهربان و موهایی به سپیدی پنبه نشسته و دختر بچه ای یکی دوساله از سرو کولش بالا می رود. اینجا همه چیز زیباست؛ لوسترهای بلند کریستالی؛ گل آرایی زیبا؛ ظرف های پذیرایی لوکس و خوراکی های لاکچری. وسط این همه زیبایی ، چشم های روشن و درشت زن، به این طرف و آن طرف دو دو می زند؛ اما انگار هیچ چیز را نمی بیند. زخم هایی که زندان بر روح و جسم خانواده ها می زند به اوکه معرفی می شوم شروع به صحبت می کند: بخدا شوهرم آدم خوبیه. به مرد موسفید اشاره می کند؛ ایشون هم باباشه. بخاطر همین خوبیه خودش و خانوادش، با اینکه قبلا ازدواج کرده بود و یه پسر 5 ساله داشت، باهاش ازدواج کردم؛ اما حالا گرفتار شده. یکی جلبشو گرفت و انداختش زندان! قبل از کرونا توی یک کارگاه تولید جعبه جواهرات کار می کرد که بخاطر کرونا تعطیل شد. بعد رفت توی کار ضایعات و بعد از آن مشاور املاک. یک نفر با یک قرارداد جعاله از همسرم و پسرش شکایت کرده، درصورتی که شوهرم پولی از او نگرفته. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |