خسروآباد؛ نگین عمارت های سنندجدر توصیف این عمارت زیبا همین بس کە ریچ سیاحتگر بریتانیایی در سفر خود بە سنندج دربارە آن گفتە است: باغ های سنندج همچون باغ های شیراز به این سو آن سو پراکنده اند و من هرگز چیزی نظیر خسروآباد در سینه سنندج ندیده ام. - با دیدن مجسمە مستورە اردلان، کرایە ماشین را حساب کردە و پیادە می شوم، وجود مجسمە باشکوە مستورە با آن همە زیبایی و شوکت یادآور رونق کوچەای بودە کە زمانی مستورە بر خاک آن قدم زدە است. صدای آبی کە از حوض جلوی درب عمارت سرچشمە و بە پایین دست کوچە روان می شود و صدای سرمست گنجشک ها در آستانە شروع فصل بهار؛ موسیقی دلنوازی را در کوچە عمارت طنین انداز کردە است. بە جلوی عمارت کە می رسم، بە شکوە و قدمت عمارت کە نگاە می کنم، بە ایوان مشرف بە منطقە کە می نگرم، لبریز می شوم از خیال از تجسم! ذهنم تصویری می سازد از تاریخ، از زیبایی بی حد و حصر مستورە و از هیبت خسروخان اردلان کە روزی روزگاری در این ایوان زیبا عاشقانە قدم زدەاند. این اولین بار نیست کە بە دیدن این عمارت می آیم، اما هربار کە از آن در چوبی عمارت می گذرم و بە حیاط عمارت کە می رسم، انگار از زمان حال قدم بە دورانی تاریخی نهادەام. فکر و تجسم چندین بارە ذهن کە روزی مستورە اردلان ( اولین زن تاریخ نگار ایران و جهان) در حیاط باشکوە عمارت خرامان قدم برداشتە و خدمەای کە پشت سر او بە برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |