مرد جوان از ترس کتک های زنش به پلیس پناه آوردتازه در اداره پشت میز کارم نشسته بودم که ناگهان همسرم فریادزنان وارد اتاق محل کارم شد و در حضور دیگر کارمندان به من حمله کرد. تلاش همکارانم برای آرام کردن او فایده ای نداشت و من درحالی زیر ضربات دست و ناخن کشی های همسرم قرار گرفتم که از شدت خجالت فقط لیوان . - به گزارش تابناک به نقل از رکنا، مرد 39 ساله که با سرووضعی خون آلود و چهره ای زخمی وارد مرکز انتظامی شده بود، درباره مشاور قلابی که زندگی اش را به روز سیاه نشانده است، به کارشناس اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد گفت: درست 20 سال قبل بود که عاشق لیدا شدم، اما خانواده اش با ازدواج ما موافقت نمی کردند چرا که من شغل دولتی نداشتم و تا مقطع دیپلم درس خوانده بودم. بالاخره بعد از 9 بار خواستگاری رضایت دادند و من و لیدا پای سفره عقد نشستیم. با به دنیاآمدن دخترم زندگی عاشقانه ما شیرین تر از گذشته شد. عشق من هر روز به همسرم افزایش می یافت و من از صمیم قلبم به او عشق می ورزیدم، اما بدبختی های من از حدود 6 ماه قبل زمانی شروع شد که خواهر زنم از شوهرش طلاق گرفت. آن ها بعد از 25 سال زندگی مشترک از یکدیگر جدا شدند چرا که خواهرزنم تصور می کرد شوهرش به او خیانت می کند! در همین روز ها بود که فهمیدم رفتار های لیدا هم تغییر کرده است. برچسب ها: |
آخرین اخبار سرویس: |